اقتصاددانها محیط زیست را به عنوان یک فاکتور خارجی و شکلی از ناکامی در بازار در نظر میگیرند. به ویژه آلودگی که سبب مشکلاتی در سلامتی میشود نمونهای از فاکتور خارجی منفی است که در فرآیند فعالیت اقتصادی معمولی و کسب و کار عادی تولید میشود و هزینهی آن در رابطه با ارزش منابع اولیه که برای بهینهسازی به کار میروند، بطور قانونمند در نظر گرفته نمیشود.

مسلم است که توسعه اقتصادی در هر کشور باید تمام عوامل اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی را در نظر بگیرد تا در بلندمدت مفید واقع شود و پایدار باشد.
رشد اقتصادی به افزایش درآمد واقعی (تولید ناخالص داخلی) منجر میشود. با اینکه همه اشکال رشد اقتصادی سبب آسیب به محیط زیست نمیشود اما در بیشتر موارد، رشد اقتصادی به معنی افزایش مصرف سوختهای فسیلی مانند نفت و زغال سنگ، افزایش استفاده از چوب و همچنین افزایش تقاضا برای دیگر منابع تجدیدناپذیر است که از این طریق باعث آلودگی، تخریب و بطور کلی افزایش صدمه به طبیعت میشود. این پیامدهای منفی رشد اقتصادی را اقتصاددانان به عنوان فاکتور خارجی منفی در نظر میگیرند که دخالت دولت را در تنظیم بازار ضروری میکند. روشن است که نقش دولت در چنین شرایطی این نیست که مانع رشد اقتصادی شود یا آن را کاهش دهد! بلکه باید برای یک همگرایی مثبت بین رشد اقتصادی بالا و آسیبهای محیط زیست از طریق درونی کردن بازتابهای خارجی آن تلاش کند. یعنی اطمینان حاصل کند که دارندگان کسب و کار، هزینههای اجتماعی این بازتابها یا عوامل خارجی را در روند رشد اقتصادی در نظر میگیرند.

برای مثال، چین در طول نیم قرن گذشته ۸۰ برابر رشد داشته است و البته با هزینههای فوقالعادهای در زمینهی محیط زیست. برعکس، ایران در ۴۰ سال گذشته چنین همگراییای را بین رشد اقتصادی و محیط زیست نداشته است و فاجعههای زیستمحیطی بدون رشد اقتصادی و رفاه مادی در جامعه اتفاق افتادهاند.

در واقع، با وجود تقریبا یک میلیارد دلار پول نفت که در ۴۰سال گذشته به دست آمده، درآمد سرانه داخلی ذرهای هم افزایش نیافت! چه برسد به شاخصهای دیگر: نرخ بیکاری، سطح فقر، شاخص فرصتهای کسب و کار، ردهبندی در بازار جهانی و غیره. اینهمه نشان میدهد که محیط زیست نه به نام رفاه یا محصول جانبی رشد اقتصادی، بلکه بیشتر به دلیل کمبود چشمانداز و بیتوجهی کامل به اصول اقتصادی، ناکارآمدی و سوء مدیریت، انگیزههای سودجویانهی کوتاهمدت و فساد فراگیر و بی حد و مرز قربانی شده است.
در اواخر دهه ۷۰ میلادی ایران به خاطر داشتن بهترین فضای حیات وحش و مناطق بکر و طبیعی در آسیا و برنامهی حفاظت از آنها که میتوانست با اروپا رقابت کند شناخته شده بود. در حالی که امروز معضل محیط زیست به یکی از مهمترین موضوعات حیاتی کشور تبدیل شده است
دریاچه اورمیه یک نمونهی بارز برای چنین مواردیست. در دهههای اخیر توازن محیط زیست در این دریاچه بیش از همه به دلیل دخالتهای انسانی دچار بیثباتی شده است. گذشته از شرایط خشکی و خشکسالی در ده سال گذشته، دولت ایران اقدام به ساختن سدهای زیادی کرده است تا مثلا نیازمندی ساکنان به آب آشامیدنی و آب کشاورزی و دامداری را به دلیل کمآبی و یا خشک شدن رودخانهها تأمین کند. این شرایط باعث شده تا دریاچه اورمیه در معرض خطر خشک شدن قرار بگیرد چرا که فقط ۴۰درصد از مساحت سابق آن هنوز آب دارد. خط کنارهی دریاچه به دلیل نمک و تغییر و تحولات کف دریا عقب رفته و تقریبا ۱۵ میلیون نفر بطور مستقیم و غیرمستقیم از پیامدهای این تغییرات تحت تأثیر قرار میگیرند. این بحران زیستمحیطی اغلب با دریاچه آرال در ازبکستان و قزاقستان مقایسه میشود که در طول ۴۰ تا ۵۰ سال ۸۰درصد مساحت آن خشک و به صحرا تبدیل شد
با این حال بجای انجام اقدامات اصلاحی برای مقابله با شرایط بیآبی و خشکسالی، دولت ایران با مدیریت ضعیف منابع، تکنیکهای ناکارآمد آبیاری، مدیریت غیرمتمرکز آب، دادن یارانه برای محصولات زراعی که آب زیاد مصرف میکنند مانند گندم، استخراج غیرقانونی و بیرویه آبهای زیرزمینی (چاههای بدون مجوز) و سدسازیهای بیمورد، مشکلات را تشدید کرده است
یکی دیگر از بحرانهای ایجاد شده توسط حکومت، انفجار جمعیت است که چه در مناطق شهری و چه در مناطق روستایی آسیبهای فراوانی به محیط زیست وارد آورده است. هجوم مردم به شهرها به رشد کنترل نشده شهری منجره شده است که سبب کاهش زمینهای کشاورزی، آلودگی هوا، کمبود آب و افزایش تولید زباله و ضاعیات شده است
طنز قضیه اینجاست که اولین کنوانسیون جهانی تالابها، به نام کنوانسیون رامسر، یک معاهده بین دولتی است که چارچوبی برای حفاظت و استفاده عاقلانه از تالابها و منابع آنها را تعیین میکند، در سال ۱۹۷۱ در رامسر برگزار شد. از آن زمان تقریبا ۹۰ درصد از کشورهای عضو سازمان ملل متحد از سراسر جهان، به عضویت این پیمان درآمدهاند.
منابع:
Sheida Jalili, Sajad Ahmad Hamidi, Saeed Moridi & Reza Namdar Ghanbari (2016), “Comparative analysis of Lake Urmia and Lake Van water level time series”, Saudi Society for Geosciences.
David Laylin (۲۰۱۸), “Environmental and Wildlife Degradation in Iran”, Atlantic Council.
Masoud Mostajabi (2019), “Environmental Challenges Plague Iran and the Rest of the Middle East”, Atlantic Council
Morad Tahbaz (2016), “Environmental Challenges in Today’s Iran”, Iranian Studies
Environmental Protection, Encyclopaedia Iranica
Richard Stone (2015), “Fragile ecosystems under pressure”, Science